چهارشنبه ۰۱ مرداد ۱۴۰۴ - ساعت :
۰۱ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۳:۳۷
«برخیز اول تو بکش!»

واکاوی سیاست تروریسم دولتی علیه ایران | تشدید نبرد در میدان خاکستری

واکاوی سیاست تروریسم دولتی علیه ایران | تشدید نبرد در میدان خاکستری
طی ۱۲ روز جنگ تحمیلی علیه جمهوری اسلامی ایران حداقل ۱۱ چهره برجسته کشور در حوزه هسته‌ای ترور و در کنار آن تعدادی از چهره‌های برجسته نظامی، سیاسی و ... از سوی مقامات صهیونیست مورد هدف قرار گرفتند. رژیم صهیونیستی در حالی آشکارا از «سیاست ترور» علیه مقامات ارشد جمهوری اسلامی استفاده می‌کند که حامیان غرب آن همواره تهران و اعضای محور مقاومت را به پیگیری سیاست ترور متهم می‌کنند!
کد خبر : ۷۰۶۱۹۸

به گزارش صراط در کنار اقدامات نظامی رژیم صهیونیستی در جریان جنگ ۱۲ روزه، اقدامات سرویس اطلاعات خارجی موسوم به «موساد» بسیار جدی و قابل تامل بود. مجله «تایم» به نقل از یک مقام امنیتی اسرائیل مدعی است که تل‌آویو از ده سال پیش تاکنون در حال نفوذ در بخش‌های اتمی- موشکی کشور بوده تا بتواند ضمن شناسایی کامل استعداد‌های دفاعی ایران، در بزنگاه جنگ از اطلاعات برای ترور اشخاص کلیدی یا هدف قرار دادن مراکز نظامی بهره ببرد. روزنامه دست راستی «اسرائیل هیوم» با ارائه روایتی متفاوت مدعی است که چند هفته پیش از آغاز تجاوز رسمی اسرائیل به ایران، هسته‌های موساد با کمک گرفتن از ظرفیت جرائم سازمان یافته اقدام به انتقال «عناصر عملیاتی» و تجهیزات «امنیتی- ارتباطی» به داخل کشور کرد.

طی ۱۲ روز جنگ تحمیلی علیه جمهوری اسلامی ایران حداقل ۱۱ چهره برجسته کشور در حوزه هسته‌ای ترور و در کنار آن تعدادی از چهره‌های برجسته نظامی، سیاسی و ... از سوی مقامات صهیونیست مورد هدف قرار گرفتند. رژیم صهیونیستی در حالی آشکارا از «سیاست ترور» علیه مقامات ارشد جمهوری اسلامی استفاده می‌کند که حامیان غرب آن همواره تهران و اعضای محور مقاومت را به پیگیری سیاست ترور متهم می‌کنند!  

تشدید نبرد در میدان خاکستری

برای قریب به دو دهه نبرد میان تهران و تل‌آویو در «قلمرو خاکستری» در کارزار «جنگ نیمه متقارن» تعریف می‌شد. تهران با تکیه بر نیرو‌های عضو محور مقاومت و رژیم صهیونیستی با کمک گرفتن از دستگاه‌های اطلاعاتی قدرتمند سعی داشتند تا بدون آنکه وارد درگیری مستقیم با طرف مقابل شوند، دشمن را «تضعیف» و «مهار» کنند. در اوج این رقابت متحدان منطقه‌ای ایران در فلسطین، لبنان، سوریه، یمن و عراق توانستند بلوکی یکپارچه تشکیل داده و رژیم صهیونیستی را «محاصره» کنند. در نبرد «طوفان الاقصی» اعضای محور مقاومت در حمایت از مقاومت غزه توانستند با دنبال کردن سیاست «وحدت میدان‌ها» برای قریب به یکسال، ضربات جدی به سیستم‌های پدافندی- آفندی اسرائیل وارد نمایند.

در سوی مقابل، اما رژیم صهیونیستی با دنبال کردن سیاست امنیتی ترور، خرابکاری، سرقت اسناد و عملیات روانی سعی کرد تا اقدامات موثری علیه برنامه اتمی، موشکی و منطقه‌ای ایران انجام دهد. ترور شهید محسن فخری‌زاده، انفجار مشکوک در نطنز و زخمی شدن کمالوندی، سرقت اسناد اتمی و در نهایت نفوذ به چرخه تامین قطعات موشک‌های بالستیک ایران تنها بخشی کوچکی از اقدامات تروریستی صهیونیست‌ها علیه ارکان قدرت جمهوری اسلامی ایران است.  

پافشاری بر تروریسم دولتی

با آغاز نبرد ۱۲ روزه میان تهران- تل‌آویو، جنگ از قلمرو خاکستری خارج و وارد «محدوده قرمز» شد. در این مرحله از نزاع با آنکه دو طرف به صورت مستقیم اهداف حیاتی یکدیگر را هدف قرار می‌دادند، اما اقدامات امنیتی دو طرف علیه یکدیگر در سطوح مختلف ادامه داشت. به عنوان مثال سرویس‌های موساد و آماد در همکاری مشترک لیست تروری از بانک اهداف موجود در ایران انتخاب کرده و آنها را به شیوه‌های نظامی یا نامتقارن هدف قرار می‌دادند. به عنوان مثال در لحظه آغاز تجاوز اسرائیل به خاک ایران، همزمان با خرابکاری موساد علیه سیستم‌های پدافندی ایران، در دو عملیات «نارنیا» و «عروسی خونین» جمعی از فرماندهان ارشد نظامی، دانشمندان اتمی و شخصیت‌های برجسته نظام هدف ترور قرار گرفتند.

اوج این سیاست دو روز دوم جنگ قابل مشاهده بود که رژیم صهیونیستی بدون توجه به تمام قوانین بین‌المللی و خطوط قرمز سیاسی، جلسه شورای عالی امنیت ملی را با هدف ترور تمام ارکان نظام در دستور کار قرار داد. تداوم «تروریسم دولتی» از سوی اسرائیل این سوال را در میان تحلیلگران و کارشناسان ایرانی ایجاد کرده که برای توقف این روند شاید لازم باشد فراتر از ملاحظات، در میدان عمل اقدام به موازنه کنیم.  

به گزارش شبکه «کان» اسرائیل پیش از آغاز جنگ دستگاه‌های امنیتی ایران در جریان ۲۰ ماه نبرد طوفان الاقصی، با استفاده از بستر «دارک وب» و «شبکه‌های اجتماعی» با دادن وعده‌های مالی یا فریب از طریق «هویت جعلی» توانسته بودند تعداد زیادی از ساکنان سرزمین‌های اشغالی را به استخدام خود درآورند. به عنوان مثال  سرویس امنیتی «شین بت» تنها در سال ۲۰۲۴ از ۶۵۰ نفر به اتهام همکاری با نهاد‌های اطلاعاتی ایران بازجویی کرده است. به گفته منابع عبری این افراد عمدتا در زمینه جمع آوری اطلاعات، عکس برداری از مراکز حساس، تعقیب و تایید موقعیت چهره‌های کلیدی و انجام برخی اقدامات امنیتی به صورت غیرمسقیم آموزش دیده و تامین مالی می‌شدند.

در زمینه حدف چهره‌های موثر دولت اسرائیل با آنکه اطلاعات دقیقی در دسترس نیست، اما به گفته اکانت‌های امنیتی نزدیک به تل‌آویو، ایران در جریان جنگ ۱۲ روزه تا یک قدمی ترور یسرائیل کاتص وزیر جنگ رژیم پیش رفته، اما در لحظه آخر این عملیات توسط «شاباک» کشف و خنثی شده است. با وجود شکست این عملیات، اما به نظر می‌رسد در یک سال اخیر میزان نفوذ و اقدامات امنینی ایران در فلسطین اشغالی رشد قابل توجهی داشته و در حال ایجاد موازنه نسبی در برابر سرویس‌های امنیتی اسرائیل است.  

بهره سخن

پیش از شکل‌گیری موجودیت جعلی «اسرائیل» در منطقه غرب آسیا، جمعیت‌های یهودی متاثر از اندیشده‌های تئودور هرتصل، راهبرد استفاده از خشونت بی‌قاعده و ترور را برای برهم زدن ترکیب جمعیت بومیان فلسطین و حتی فراری دادن نظام استعمار انگلیس به خدمت گرفتند. گروه تروریستی «هاکانا» یکی از همان تشکیلات صهیونیستی بود که پس از تشکیل رژیم صهیونیستی در نهاد‌های دولتی اسرائیل ادغام شد. حال پس از گذشت هشت دهه، آخرین میراث استعمار برای منطقه غرب آسیا با پشتوانه کشور‌های حوزه یوروآتلانتیک تمام قواعد حقوقی- اخلاقی را کنار گذشته و پس از جمعی از فرماندهان نظامی و دانشمندان اتمی یکی از اعضای سازمان ملل متحد، تلاشی نافرجام برای ترور مقامات ارشد ایران در جلسه شورای عالی امنیت ملی انجام داد.

بی‌پاسخ ماندن این اقدام تروریستی نه تنها امنیت تمام شهروندان ایرانی را به خطر خواهد انداخت، بلکه سبب از بین رفتن استقلال کشور در میان مدت خواهد شد. بر اساس اصل «اقدام متقابل» مقامات ذی‌صلاح در حوزه تامین امنیت کشور باید بی‌توجه به پریشان گویی‌ها جنایت‌کاران غربی، تمامی مقامات ارشد دولتی و نظامی اسرائیل را در «لیست سیاه» قرار داده و برای حذف آنها برنامه ریزی و اقدام کنند.